حضرت امام زین العابدین _ علیه السّلام. _ را ناقه [= شتر ماده] ای بود که آن حضرت هنگام وفات به فرزند خود، حضرت باقر [ _ سلام الله علیه. _ ] وصیّت کرده، فرمود: «من با این ناقه، بیست سال حج به جا آورده ام و در این مدّت [حتّی] یک تازیانه به او نزده ام! چون من از دنیا رفتم، پس از من، هر وقت، این ناقه مُرد، او را دفن کن تا گوشت او را درندگان نخورند؛ چون رسول خدا _ صلّی الله علیه و اله. _ فرموده است: هر شتری که هفت حج در موقف عرفه شرکت داشته باشد، از آن حَیَوان هایی است که خداوند، او را از اهل بهشت قرار داده و به نسل او برکت داده است.»
ناقه ی آن حضرت پس از دفن آن بزرگوار آمد بر سر قبر آن حضرت [و] آن قدر سر خود را بر قبر آن حضرت زد… [که] پس از سه روز مرد!
حضرت باقر _ علیه السّلام. _ برای او قبری کند و دفن نَمود.
سفینه البحار، ج ۲، ص ۶۲۴؛ برگرفته از: داستانها و دانستنیهای مفید از جانوران، ص ۳۶۵ و ۳۶۶
آیا رفتار ما حتّی نسبت به انسان ها، با این رفتار مهربانانه ی امام ما با یک حیوان، قابل مقایسه است؟!