۳ ذکر از مرحوم پدرم
۳ ذکر از مرحوم پدرم
امروز، پنجشنبه، ۸ / ۹ / ۱۴۰۳، به روحانی عزیزی که گاهی خصوصی پیش بنده میآید تا معارفی را برایش بیان کنم، کتابی را نشان دادم و گفتم که این کتاب بهتازگی، روزیام شده و در ۳ جای آن، ذکرهایی از مرحوم پدرم (حضرت استاد اسداللّه داستانی بِنیسی) ـ رضوان اللّه تعالی علیه. ـ بیان گشته است و آن ۳ جا را به او نشان دادم:
۱. در صفحۀ ۱۴۷ آن آمده است: حجّتالاسلام اسداللّه داستانی بنیسی ـ رحمة اللّه علیه. ـ : «اگر یک سال، هر روز بعد از نماز صبح، رو به حرم حضرت معصومه ـ علیها السّلام. ـ بایستی و به آن حضرت سلام کنی، خانهدار میشوی.» (مردی از جنس بهشت، اسماعیل داستانی بنیسی، قم، ۱۴۰۲، ص ۳۱)؛
۲. در صفحۀ ۲۷۸ آمده است: حجّتالاسلام اسداللّه داستانی بنیسی ـ رحمة اللّه علیه. ـ : «روزی ۴۰ بار “یا عزیز” برای ذلیلنشدن، [خوب است و] ۹۹ بار “یا عزیز” برای عزیزشدن در بین مردم.» سپس میفرمودند: «بعد از گفتن این ذکر، یک “یا عزیز” دیگر هم بگویید و ثوابش را به من هدیّه کنید.» (مردی از جنس بهشت، ص ۲۸).
۳. در صفحات ۶۰۹ و ۶۱۰ آمده است: حجّتالاسلام اسداللّه داستانی بنیسی ـ رحمة اللّه علیه. ـ : «اگر کسی سر قبر قطبالدّین راوندی ـ رحمة اللّه علیه. ـ [در حیات حرم مطهّر حضرت معصومه ـ علیها السّلام. ـ ] بیاید و برای ایشان حمد و سوره[ی توحید] بخواند، خدا در همان روز، دستش پول میرساند.» و «برای ایشان [سورۀ] حمد و سوره[ی توحید] بخوان تا کسبوکارَت رونق بگیرد.» (مردی از جنس بهشت، ص ۲۸ و یک دریا ارادت، ص ۵، بیجا، بهمن ۱۴۰۲، قم).
نام این کتاب ارزشمند، «نسیمهای گرهگشا» (دفتر اوّل) و نویسندۀ آن، آقای مجتبی فاطمی است.
این کتاب، شامل دعاها، ذکرها، توسّلها و راهکارهای دیگر اهل بیت ـ سلام اللّه تعالی علیهم. ـ ، اولیاءاللّه و علمای ربّانی برای مسائل زندگی مادّی و معنوی است و موضوعاتش عبارتند از: شرطهای استجابت دعا و ذکر و توسّل، و راهکارهای موفّقیت، گشایش، وسعت رزق، رهایی از قرض، شِفا و عافیت، امنیّت و آرامش، مَحبّت و ازدواج، طلب فرزند، قدرشناسی و یاد درگذشتگان، پیداکردن گمشده، و گرهگشایی از مشکلات.
این کتاب، حدود تاریخ ۹ / ۸ / ۱۴۰۳، با پست به دست بنده رسید و بنده، بخشهایی از آن را ۱ بار و بخشهایی را ۲ بار یا بیشتر خوانده، مطالبی از آن را در فایلهایم یادداشت یا چکیدهنویسی کرده، بعضی از دستورالعملهای آن را انجام داده و بعضی از آنها را به دیگران سفارش کردهام.
دوشنبۀ گذشته، ۵ / ۹ / ۱۴۰۳، نویسندۀ آن به بنده، پیام داد: ممنون میشوم که پیشنهادها و انتقادهایتان دربارۀ کتاب را بفرمایید.
نوشتم: کتاب بسیارخوبی نوشتهاید. خداوند جزابخش ـ جلّ جلاله. ـ این اثر ارزشمند شما را قبول فرماید و به شما پاداش فراوان عنایت کند.
سپس ۲ پیشنهاد مطرح کردم و در ضمن آنها نوشتم: اگر در شهر مقدّس قم هستید یا هر گاه تشریف آوردید، خوشحال میشوم که شما را زیارت کنم.
سپس ادامه دادم: پیشنهاد سومم این است که چکیدۀ کامل مطالب هم در پایان هر فصل یا در پایان کتاب آورده شود و نیز در کتاب دیگری چاپ گردد؛ بدون هیچ داستان، منبع و مطلب دیگری.
از زحماتتتان خیلی ممنونم؛ بهویژه از این که نام مرحوم پدرم ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ را در ۳ جای کتاب آوردهاید؛ البتّه پیشنهاد چهارمم این است که به جای «حجّتالاسلام»، از عنوان کاملتری برای ایشان و امثال ایشان استفاده میکردید؛ همچون: «حجّت الاسلام و المسلمین» تا هم احترام آنان بیشتر حفظ شود و به برکات احترامکردن بیشتر موفّق میشدید و هم خوانندگان با دل قرصتری از مطالب آنان بهرهمند میشدند.
از تواضع و نظرخواهیتان هم خشنود و سپاسگزارم.
او پاسخ داد: هر گاه توفیق پیدا کنم که به قم بیایم، خدمتتان میرسم و عنوان پدر مرحومتان ـ رضوان الله علیه. ـ حتماً در چاپهای بعدی اصلاح میشود.
#احترام_کردن، #توسل، #حضرت_معصومه (علیها السّلام)، #خانه_دارشدن، #دعا، #ذکر، #ذلت، #رزق، #روزی، #عزت، #کسب_و_کار، #معرفی_کتاب، #نسیم_های_گره_گشا