مرگ و عالَم برزخ: عوامل عذاب قبر (3)
بسم الله الرّحمان الرّحیم
این متن، نکاتی از سخنرانی حجّت الاسلام و المسلمین اسماعیل داستانی بِنیسی با موضوع «مرگ و عالَم برزخ» است.
عوامل عذاب قبر (3)
10. برآورده نكردن حاجت مؤمنى كه از انسان حاجت بخواهد؛
حضرت امام جعفر صادق ـ سلام اللّه عليه. ـ: «هر مؤمنى كه برادر مؤمنش از او حاجتى بخواهد و او توانايى آن را داشته باشد و برآورده نكند، حق ـ تعالى. ـ مار بزرگى به نام شجاع را در قبر بر او مسلّط مى كند كه پيوسته انگشتان او را مى گزد.» و در حديث ديگر آمده است كه اين مار از جنس آتش است و تا روز قيامت مى گزد.
11. بداخلاقى با خانواده؛
سَعد بن معاذ در جنگ هاى بدر، اُحُد، خَندَق و… شركت كرده بود و حضرت رسول اكرم ـ صلّى اللّه عليه و اله و سلّم. ـ به او فرموده بود: «مژده باد به تو!؛ خدا عمرت را با شهادت به پايان مى رساند و عرش خدا از مرگ تو، به لرزه در مى آيد و با شَفاعت تو در قيامت، مسلمانانى به تعداد موهاى حَيَوانات قبيله ی بنى كلب، وارد بهشت مى شوند!»
در جنگ خندق تيرى به پاى او خورد. آن حضرت بارها به عيادتش رفت و از او تجليل كرد.
در لحظات پايان عمرش، حضرت از او پرستارى مى كرد و چنين دعا فرمود: «خدايا! سعد در راه تو جِهاد كرد و پيامبرش را تصديق نَمود؛ روحش را به خوبى بپذير.»
صبح روزى كه او از دنيا رفت، جبرئيل به محضر حضرت مشرّف شد و عرض كرد: «اى رسول خدا! از امّت شما چه كسى از دنيا رفته است كه فرشتگان آسمان روحش را به يكديگر مژده مى دهند؟» حضرت به مسجد رفت و از درگذشت سعد آگاه شد.
حضرت و مردم پس از خواندن نماز صبح، به خانه ی او رفتند. حضرت در كَنارى نشست؛ امّا ناگهان زانوهاى مباركش را جمع كرد و هنگامى كه از ايشان در باره ی سبب اين كار پرسيده شد، فرمود: «فرشته اى فرود آمد كه برايش جا نبود؛ من به او جا دادم.»؛ يعنى: آن قدر فرشته آمده بود كه براى حضورشان ديگر جا نبود.
حضرت، او را حنوط كرد و هنگامى كه مردم تابوتش را برداشتند، جلو تابوتش را گرفت و فرمود: «سوگند به كسى كه جانم در دست او است، هفتادهزار فرشته جنازه ی سعد را تشييع مى كردند!»
بر طبق احاديثى، حضور اين همه فرشته در تشييع، به سبب مداومت او بر قِرائت سوره ی مباركه ی توحيد بود.
حضرت با سر و پاى برهنه و بدون عبا، جنازه ی او را تا قبرستان بقيع حمل كرد؛ سپس وارد قبر شد و آن را در قبر نِهاد و روى قبر را با سنگ، خشت و خاک پوشانيد.
هنگامى كه دفنش به پايان رسيد، مادر سعد كنار قبرش آمد و گفت: «اى سعد! بهشت بر تو گوارا باد!»
حضرت فرمود: «اى مادر سعد! چيزى را به صورت حتمى بر خدا حكم نكن؛ قطعًا [در قبر] فشارى به سعد رسيد!»
هنگام برگشتن مردم به خانه هايشان، كسى عرض كرد: «اى رسول خدا! ديديم كه شما به گونه اى با [جنازه ی ] سعد رفتار كرديد كه با هيچ كس چنين نكرده بوديد: دستور داديد كه جنازه اش غسل داده شود، با سر و پاى برهنه و بدون رِدا جنازه اش را حمل كرديد، گاهى سمت راست تابوت و گاهى سمت چپش را مى گرفتيد، بر او نماز خوانديد و او را به خاک سپرديد؛ پس چرا فرموديد كه قبر، او را فشار مى دهد؟» حضرت فرمود: «آرى؛ او با خانواده اش بداخلاقى مى كرد)؛ نَعَم؛ اِنَّهُ كانَ فى خُلُقِهِ مَعَ اَهلِهِ سوء.»