آیا سیزدهبدر نحس است؟ (که گفته: «نحس بوَد روز سیزده» یاران!؟)
بسم الله الرّحمان الرّحیم
شعری از مرحوم حجّهالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ با شرح آن به قلم فرزندشان (حاجآقا اسماعیل):
كه گفته: «نحس بوَد روز سيزده» ياران!؟
ز گوش دل بشنو تا سخن بگويم از آن
(ای دوستان! چه کسی گفته است که روز سیزده، نحس است؟ با گوش دلت گوش کن تا دربارهی آن، سخن بگویم.
نحس: شوم.)
بوَد تمام زمانها پديدههاى خدا
تفاوتى نبوَد بين روزها و شَبان
(همهی زمانها آفریدههای خدا هستند. بین روزها و شبها فرقی نیست.
پدیده: آفریده. شَبان: شبها.)
مقدّرات شب و روز هست در دستش
به امر او شده قائمْ تمام كوْن و مكان
(مقدّرات شب و روز، در دست [قدرت] او است. همهی جهان و آنچه در آن است، به دستور او برپا شده است.
مقدّرات: سرنوشتها. قائم: برپا. کوْن و مکان: جهان و آنچه در آن است.)
نوا از او، و ندا سوى وى روان باشد
ضمير هر كس و هر چيز از او بوَد ميزان
(هر صدایی ـ مقصود، هر اثری است. ـ از او است و به سوی او بازمیگردد. باطن هر کسی و هر چیزی، از او منظّم است.
نوا و ندا: صدا، آوا. ضمیر: باطن. میزان: منظّم، کوک، سالم.)
زمان به دست خدا و مكان به دست خدا است
نبود و نيست مسلّط بر او زمان و مكان
(زمان و مکان در دست خدا هستند و آنها بر او مسلّط نیستند.
مسلّط: چیره، غالب.)
جهانْ پديدهی او و، جهانيان از وى
گره زده است جهان را به «كُن»، شده تا «كان»
(جهان، آفریدهی او است و جهانیان از او هستند. او جهان را به دستور «کُن» (باش) گره زده است تا به «کانَ» (شد) تبدیل شده و به وجود آمده است.)
براى او همهی روزها يكى هستند
چه فرق بين زمانها به محضر يَزدان؟
(همهی روزها برای او یکی هستند. در محضر خدا چه فرقی بین زمانها هست؟
یزدان: خدا.)
ز بس كه قدرتِ ديدِ من و تو باشد كم
شده حقيقتِ هستى ز چشم ما پنهان
(از بس که قدرتِ دیدِ من و تو کم است، حقیقت جهان از چشم ما پنهان شده است.
هستی: جهان.)
مثال ديدهی ما يک شكاف باريک است
كه يکبهیک نگرى زآن به اُشتران روان
(مورد مشابه چشم ما، یک شکاف باریک است که از آن به شترهای در حال حرَکت، یکییکی نگاه میکنی [و نمیتوانی همهی آنها را یکجا ببینی].
مثال: مورد مشابه. اُشتران: شترها. روان: در حال حرکت، راهی.)
خدا! به حُرمت نيكان و مِهر آل رسول
ببخش بر همهی ما بصيرت و ايمان
(خدایا! به احترام نیکان و مَحبّت آل پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ به همهی ما نهانبینی و ایمان ببخش.
حرمت: احترام. مِهر: محبّت. بصیرت: نهانبینی، بینش، آگاهی.)
خدا! بده به «بِنيسى» تو ديدِ واقعبين
به ديدِ حق نگرد تا به كُنه هر دو جهان
(خدایا! به «بنیسی» نگاه واقعبین بده تا با نگاه حقیقتبین به حقیقت هر دو جهان نگاه کند.
دید: نگاه، قوّهی بینایی. کُنه: حقیقت.)
#آفرینش، #توحید، #زمان، #سیزدهبدر