عامل مهمّ زودمرگی (کلیپ صوتی کوتاه)
بسم الله الرّحمان الرّحیم
چند لحظه از سخنرانی حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی
(متن صوت بالا):
عامل مهمّ زودمرگی
دو تا برادر بودند. گویا در راه حج، وسط راه با هم دعوایشان شد، حرفشان شد. یکی از اینها میرسد به مکّهی مکرّمه. یکی نمیرسد. یعنی: از هم جدا میشوند؛ اینقدر با هم حرفشان میشود که از هم جدا میشوند.
آن شخصی که میرسد به شهر مکّهی مکرّمه، محضر امام ـ علیه السّلام. ـ مشرّف میشود.
ـ از برادرت چه خبر؟
ـ آقاجان! در راه از هم مثلاً جدا شدیم.
حضرت فرمود: «او مُرد. او در راه مُرد.»
ـ اِ ! آقاجان! مُرد؟!
حضرت فرمود: «بله؛ شما فُلانجا با هم دعوایتان شد، حرفتان شد، به هم بدزبانی کردید؛ عمر شما کم شد، مرگتان فرارسید و او قبل از این که به مکّه مشرّف بشود، از دنیا رفت!»
ـ پس چرا من [که] عمرم کم شده بود، زنده ماندم؟!
فرمود: «چون تو تا عمرت تمام بشود، رفتی صلهی رحم کردی با عمّهات.»، وسط راه رفتی به عمّه سر زدی، تحویلش گرفتی، نیازی داشت، برآورده کردی مثلاً. چون با عمّه صلهی رحم کردی، باز به عمرت افزوده شد؛ ولی آن برادرت نه؛ صلهی رحم نکرد و عمرش تمام شد.
این، قطع رحم کرد با برادر؛ حتّی برای چند دقیقه؛ عمر، یکدفعه کم میشود. از آن ور، صلهی رحم کرد؛ عمر، دوباره زیاد شد. اینجوری است.
گاهی دلیل زودمرگیها، دلیل مرگهای زودتر از اَجَل طبیعی، موعد طبیعی، همین گناه است.
#برادر، #زودمرگی، #عمر، #صله رحم، #قطع رحم، #گناه، #مرگ