رنگ سبز گیاهان؛ دلیل وجودداشتن خدا
گردش در چمن افسردگى را مى برد و دل را باز مى كند. چرا؟ چون گياهان، اغلب، رنگ سبز دارند.
اگر همه ی گياهان به رنگ سرخ مى بودند، گردش در چمن [و] در باغ و جنگل، فرح بخش نبود؛ بلكه براى اعصاب زيان داشت.
آيا اگر نباتات [= گیاهان]، سياه رنگ مى نَمودند، افسردگى را مى بردند يا آن كه دلمردگى مى آوردند؟ آيا بشر در اين هنگام، تفريحگاهى داشت؟ آيا دلتنگى بشر دائمى نمى شد؟
آيا رنگ همه ی گياهان اگر زرد مى بود و منظره ی پاييز، هميشگى بود، بشر چه مى كرد؟
اگر گياهان، همه، سپيدرنگ بودند، ديگر چشمى صحيح و سالم يافت مى شد؟ شما نمى توانيد براى مدّتى به بيابانى پُربرف نگاه كنيد؛ رنگ سفيد برف، چشم شما را مى زند. پزشكان براى زندگى در برف، عينک مخصوصى را براى چشم، لازم مى دانند.
آيا اختيار سبزرنگى گياهان در ميان رنگ ها، نشانه ی عقل و حكمت سازنده ی گياهان نمى باشد؟
او گياهان را براى زندگى و نَشاط بشر آفريده است. اگر گياهان به رنگ ديگر مى بودند، نقض غرض در خلقت آن ها پيدا مى شد؛ پس، سازنده ی گياه و انسان، يكى است كه دانا است، توانا است، مهرْبان است [و] حكيم است.
نشانه هایی از او، ص 34 و 35