لَذّت بستنی قیفی جعبهای!
لَذّت بستنی قیفی جعبهای!
امشب، سهشنبه، ۶ / ۹ / ۱۴۰۳، پذیرایی هیأت عصمةالزّهراء ـ علیها السّلام. ـ زرشکپلو با مرغِ ریزشده و ذرّت بود که بستههایی پلاستیکی گذاشته شده بود.
هنگامی که بنده، این بستهها را دیدم، به جهت رنگ زرد برنج درون آنها، به یاد بستنی سنّتی زعفرانی افتادم که بر طبق خبری که این روزها منتشر شد، امسال به عنوان نُخستین دسر یخ دنیا معرّفی شده است.
هنگام برگشتن به عزیزی که مرا با ماشینش برمیگرداند، این مطلب را گفتم؛ سپس این خاطره به یادم آمد و آن را هم بیان کردم که مرحوم پدرم (حضرت استاد اسداللّه داستانی بِنیسی) ـ رضوان اللّه تعالی علیه. ـ گاهی برای خودش و ما، خانوادهاش، که آن زمان ۶ نفر بودیم، ۶ تا بستنی قیفی سفید میخرید و همۀ آنها در سوراخهای جعبۀ کارتونی قرار داشتند و بنده و فرزندان دیگر ایشان، خیلی خوشحال میشدیم و آنها را با شادی و لَذّت زیاد میخوردیم. جایتان خالی!
خوشحالشدن ما طبیعی بود؛ امّا چرا «زیاد» خوشحال میشدیم و با «شادی و لذّت زیاد» میخوردیم؟ چون ایشان هر سال فقط یکی ـ دو بار از آنها میخرید و نعمتی که انسان آن را کم به دست بیاورد، بیشتر برایش «عزیز» میشود و هنگامی که آن را به دست آورد، بیشتر «خوشحال» میشود تا نعمتی که آن را زیاد به دست آورد یا همیشه داشته باشد.
پس هر چیزی را برای خودمان یا عزیزانمان، بهاندازه بخریم و استفاده کنیم.
#بستنی، #شادی، #فرزندداری، #لذت، #نعمت
تصویر بالا شبیه همان کارتون بستنیها است.