نماز مَحبّت و قدرشناسی!
نماز مَحبّت و قدرشناسی!
حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی
پریشب، یکشنبه، ۱۱ / ۹ / ۱۴۰۳، شخصی به بنده پیام داد:
با سلام و نور و برکات الاهی.
استاد! امشب شهید گمنامی مهمان شهر ما، دارالمؤمنین شهیدپرور هَفشِجان، شده است.
من به شما افتادم و به نیابت از پدر بزرگوارتان و خودتان، دو تا نماز دورکعتی برای شهدای گمنامی که مهمان استان چهارمحالوبختیاری شدهاند و شهیدی که مهمان شهر دارلمؤمنین هفشجان شهیدپرور شد، خواندم.
یک نماز دورکعتی هم خواندم و به روح پدر بزرگوارتان هدیّه کردم.
روح ایشان به برکت صلوات، شاد باد!
به او پیام دادم:
خوشا به حال بنده! واقعاً لطف کردید.
خداوند مهربان ـ جلّ جلاله. ـ مرحوم پدرم و آن شهدا ـ رضوان الله تعالی علیهم. ـ را از شما خشنود کند و به شما پاداش فراوان عنایت فرماید.
اکنون که دارم این خاطره را کامل میکنم، این مطالب را هم اضافه کنم:
نمیدانند «صائب»! بیغَمانْ (۱) قدر کلام ما / مگر اهل دلی در عالم امکان شود پیدا (۲)
از شما، خوانندگان عزیز، درخواست میکنم که لطفاً برای شادی ارواح همۀ شهدا، بهویژه شهدای گمنام، صلوات بفرستید.
- بیغمها، انسانهای بیدرد و بیغم.
- از: صائب تبریزی که خطاب به خودش سروده است.
#احسان_معنوی، #شهدای_گمنام، #قدرشناسی، #هدیه