خوبیهای بچههیأتیها (4)
بسم الله الرّحمان الرّحیم
این متن، برگزیدهی سخنرانی چهارم حجّت الاسلام و المسلمین اسماعیل داستانی بِنیسی با موضوع «خوبیهای بچههیأتیها» است.
يک حكم شرعى در باره ی تیمّم
چنانچه وقت نماز به قدری تنگ باشد که اگر انسان وضو بگیرد یا غسل کند، همه ی نماز یا مقداری از آن، بعد از وقت خوانده می شود، باید به جای وضو و غسل، تیمّم کند (1)؛ البتّه اگر به قدری وقت داشته باشد که بتواند وضو بگیرد یا غسل کند و نماز را بدون کارهای مستحبّی آن، مانند اقامه و قنوت بخواند، باید وضو بگیرد یا غسل کند و نماز را بدون آن کارها بخواند؛ بلکه اگر به اندازه ی سوره ی پس از حمد هم وقت ندارد، باید وضو بگیرد یا غسل کند و نماز را بدون سوره بخواند. (2)
1) توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 398، مسأله ی 678.
2) همان، ص 399، مسأله ی 683.
معنای سوم حکمت
معنای سوم حکمت: التزام قلبى و عملى به حكمت هاى نوع اوّل (= حكمت هاى معرفتى) و نوع دوم (= حكمت هاى بيانى)؛ يعنى: به دست آوردن و حفظ باورهاى درست و صفات خوب و عمل به آن ها.
نام اين نوع حكمت را «حكمت التزامى» مى گذاريم.
در برخى از روايات تفسير آيه ی شريفه ی «يُؤتِى الحِكمَةَ»، حكمت به اطاعت از خدا و دورى از گناهان كبيره اى كه خدا براى آن ها آتش را واجب كرده، تفسير شده است. (1)
لقمان حكيم ديد كه حضرت داوود پيامبر ـ سلام اللّه على نبيّنا و اله و عليهما. ـ دارد زره جنگى مى بافد. نمى دانست كه زره چيست و چه فايده اى دارد؛ براى همين خواست كه از ايشان توضيح بخواهد؛ امّا حكمت به سراغش آمد و ساكت ماند. هنگامى كه حضرت داوود ـ سلام اللّه على نبيّنا و اله و عليه. ـ كار بافتن زره را به پايان رساند، آن را پوشيد و فرمود: «نِعمَ لَبوسُ الحَربِ اَنتِ!؛ چه لباس جنگى خوبى هستى تو!» لقمان گفت: «اَلصَّمتُ حِكمَةٌ، و قَليلٌ فاعِلُهُ؛ سكوت حكمت است و رعايت كننده اش اندک.» حضرت داوود ـ سلام اللّه على نبيّنا و اله و عليه. ـ فرمود: «بِحَقٍّ ما سُمّيتَ حَكيمًا؛ به حق، تو حكيم ناميده شده اى.» (2)
سه حديث از حضرت اميرالمؤمنين ـ سلام اللّه عليه. ـ:
1_ «اَلحُكَماءُ اَشرَفُ النّاسِ اَنفُسًا، و اَكثَرُهُم صَبرًا، و اَسرَعُهُم عَفوًا، و اَوسَعُهُم اَخلاقًا (3)؛ حکیم ها شریف ترین مردم و صبورترين آنان و سريع ترين آنان در عفو و گذشت و خوش اخلاق ترين آنان هستند.»
2_ «لَيسَ بِحَكيمٍ مَنِ ابتَذَلَ بِانبِساطِهِ اِلى غَيرِ حَميمٍ (4)؛ حكيم نيست كسى كه از شوخى و خوش و بش كردن با غير [شخص] دلسوز [مانند خانواده و دوست خيلى مهربان] پرهيز نكند.»
3_ «لَيسَ بِحَكيمٍ مَن قَصَدَ بِحاجَتِهِ غَيرَ كَريمٍ (5)؛ حكيم نيست كسى كه از غير [شخص] كريم، حاجتش را بخواهد.»
روشن است كه در اين روايات و امثال آن ها، حكيم به معناى كسى است كه قلبًا يا عملًا به حكمت هاى معرفتى و بيانى، مانند سكوت، صبر، گذشت، خوش اخلاقى و روابط درست با ديگران، ملتزم باشد.
يک مؤمن و يک بچه هيأتى بايد دنبال حكمت باشد و آن قدر حكمت به دست آورد و به حكمت ها عمل كند تا اين كه حكيم شود.
1) ر.ک: ميزان الحكمة، ج 3، ص 1262، ش 4222 ـ 4226.
2) ميزان الحكمة، ج 3، ص 1264، ش 4229.
3) همان، ص 1258 و 1260، ش 4206.
4) همان، ص 1260، ش 4217.
5) همان، ش 4218.
راه هاى تحصيل حكمت
1_ يادگرفتن معارف قرآن كريم و انس با آن ها و تعقّل حكيمانه در آن ها؛ چون خداوند والا قرآن مجيد را در 5 جاى خود آن، به حكيم وصف كرده است؛ همچون: «يس * و القرءانِ الحكيم» (1).
2_ تعقّل حكيمانه، مجموعى و از بالا در حقايق عالَم (پرداختن به حکمت معرفتی)؛
3_ عمل به سخنان حكمتآميز؛ مانند آيات قرآن كريم و روايات اهل بيت (عليهم السّلام).
حضرت اميرالمؤمنين _ سلام الله علیه. _: «لا حِكمَةَ اِلّا بِعِصمَةٍ (2)؛ حكمت، جز با عصمت به دست نمى آيد.»
عصمت در این جا يعنى: خويشتن دارى از غير واجبات و مستحبّات؛ مانند گناه (همچون: گناهان زبانى، دروغ، خيانت در امانت، نگاه حرام و خوردن غِذاى حرام) و شهوت ها و خواسته هاى نادرست (مانند پرحرفى و بدى هاى ديگر زبانى، سختگيرى بیجا بر ديگران و پرداختن به كارها و سخنانى كه به انسان مربوط نمى شود (3)) و در حقيقت، اين مسائل (مانند پرخورى، شهوت، خوردن غِذا از روى هوس، خشم، خودخواهى، گردنفرازى، طمع، و دل خوش كردن به نعمت ها (4))، مانع تحصیل حکمت هستند.
1) یس (36)، 1 و 2. آيات ديگر: آل عِمران (2)، 58؛ يونُس (10)، 1؛ و لقمان (31)، 1 و 2؛ و زخرف (43)، 3 و 4.
2) ميزان الحكمة، ج 3، ص 1266، ش 4247.
3) ر.ک: ميزان الحكمة، ج 3، ص 1266، ش 4243 ـ 4248.
4) ر.ک: همان، ص 1266 و 1268، ش 4249 ـ 4258.