پرسش‌های حدیثی

از سویی در حدیث آمده است: «کسی که ادّعا می‌کند ما (اهل بیت) را دوست دارد و از دشمن ما بیزاری نمی‌جوید، دروغ می‌گوید.» (مستطرفات‌السّرائر، ج ۲، ص ۱۴۹) و از سوی دیگر، یکی از بزرگان فرموده است: «معاویه هم امام علی ـ علیه السّلام. ـ را دوست داشت. مگر کسی می‌تواند ایشان را دوست نداشته باشد؟» (عوامل رشد، ص ۱۵۶)؛ پس چگونه معاویه که با دشمنان اهل بیت ـ علیهم السّلام. ـ دوستی می‌کرده، می‌توانسته است امام علی ـ علیه السّلام. ـ‌ را دوست داشته باشد؟

گفته شده که اقتضای درک (فهمیدن و باورکردن) زیبایی ظاهری (جمال) یا باطنی (کمال) یک شخص یا یک چیز، دوست‌داشتن آن است.

     اگر کسی شخصی یا چیزی را دوست داشته باشد و به این توجّه پیدا کند که با محبوبش شخصی یا چیزی دشمن است، به اندازۀ علاقه‌اش به محبوب، با دشمن او دشمنی پیدا می‌کند.
پس اگر معاویه ـ لعنة الله تعالی علیه. ـ کمالاتی از حضرت امیرالمؤمنین ـ سلام الله تعالی علیه. ـ را درک کرده (فهمیده و باور کرده) باشد، به مقدار آن درکش، ایشان را دوست داشته است و چنانچه به دشمن‌بودن بعضی با آن حضرت توجّه پیدا کرده باشد، قلبش نسبت به آنان، دشمنی پیدا کرده است.

     البتّه گاهی دوست‌داشتن و دشمن‌داشتن، مانع پیدا می‌کند؛ مانعی همچون: دنیادوستی شدید (علاقۀ بیش‌تر به دنیا) که باعث ارابطۀ ظاهراًدوستانۀ معاویه با دشمنان آن حضرت شد.

#تبری، #تولی، #دنیادوستی، #محبت

روزی که به مسجد ما آمدید، روایتی دربارۀ امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران خواندید که در آن، نام امام با عنوان «روح‌الله» آمده بود. آیا می‌توانید متن آن حدیث را بفرستید؟

عَن اَبی جَعفَرٍ (ع) قالَ: «اَقبَلَ اَبو بَكرٍ و عُمَرُ و الزُّبَيرُ و عَبدُ الرَّحمانِ بنُ عَوفٍ جَلَسوا بِفِناءِ رَسولِ اللهِ (ص)، فَخَرَجَ اِلَیهِمُ النَّبِیُّ (ص)، فَجَلَسَ اِلَيهِم، فَانقَطَعَ شِسعُهُ، فَرَمىٰ بِنَعلِهِ اِلىٰ عَلِیِّ بنِ اَبی طالِبٍ (ع)، ثُمَّ قالَ: “اِنَّ عَن يَمينِ اللهِ ـ عَزَّ و جَلَّ. ـ اَو عَن يَمينِ العَرشِ قَومًا مِنّا عَلىٰ مَنابِرَ مِن نورٍ، وُجوهُهُم مِن نورٍ، و ثِيابُهُم مِن نورٍ، تَغْشىٰ وُجوهُهُم اَبصارَ النّاظِرينَ دونَهُم.” قالَ اَبو بَكرٍ: “مَن هُم يا رَسولَ اللهِ!؟”، فَسَكَتَ، فَقالَ الزُّبَيرُ: “مَن هُم يا رَسولَ اللهِ!؟”، فَسَكَتَ، فَقالَ عَبدُ الرَّحمانِ: “مَن هُم يا رَسولَ اللهِ!؟”، فَسَكَتَ، فَقالَ عَلِیٌّ (ع): “مَن هُم يا رَسولَ اللهِ!؟”، فَقالَ: “هُم قَومٌ تَحَابّوا بِروحِ اللهِ عَلىٰ غَيرِ اَنسابٍ و لا اَموالٍ. اُولٰئِکَ شيعَتُکَ، و اَنتَ اِمامُهُم يا عَلِیُّ!”»

     امام باقر ـ علیه السّلام. ـ فرمود: «ابوبکر و عمر و زبیر و عبدالرّحمان بن عَوف، در آستانۀ درِ خانۀ رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله. ـ نشستند.
پیامبر به سوی آنان بیرون آمد و پیش آنان نشست.
بند کفش حضرت پاره شد؛ پس آن را به علیّ بن ابی‌طالب داد [تا آن را درست کند].
سپس فرمود: “در سمت راست خدا ـ عزّ و جل. ـ یا در سمت راست عرش [ـ تردید از راوی است. ـ] گروهی از ما بر روی مِنبرهایی از (جنس) نور هستند که چهره‌هایشان از (جنس) نور و لباس‌هایشان از (جنس) نور است که چهره‌هایشان چشم‌های بینندگان دیگر را می‌پوشاند (و خیره می‌کند).”
ابوبکر گفت: “ای رسول خدا! آنان چه کسانی هستند؟” حضرت سکوت کرد.
عمر گفت: “ای رسول خدا! آنان چه کسانی هستند؟” حضرت سکوت کرد.
عبدالرّحمان گفت: “ای رسول خدا! آنان چه کسانی هستند؟” حضرت سکوت کرد.
علی گفت: “ای رسول خدا! آنان چه کسانی هستند؟” حضرت فرمود: “آنان گروهی هستند که به سبب روح‌الله و بدون رابطۀ خویشاوندی و اغراض مالی، همدیگر را دوست دارند. آنان شیعیان تو هستند و تو امامشان هستی.”»
(بحارالأنوار، ج 65، ص 140، ش 80 که از کتاب بشارةالمصطفی ـ صلّی الله علیه و آله. ـ نقل کرده است).

      نظر بعضی از شخصیت‌های قابل‌توجّه، این است که مقصود از «روح‌الله»، مرحوم حضرت امام خمینی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ می‌باشد.

     بنده، این حدیث شریف را نُخستین بار در کتاب خواندنی «آینده و آینده‌سازان» که نوشتۀ مرحوم حاج‌آقا #محمد_دشتی، مترجم و محقّق کتاب شریف «نهج‌البلاغه»، است و دربارۀ بررسی نقش مردم ایران در زمینه‌سازی ظهور امام زمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف . ـ روایاتِ از قم تا قدس می‌باشد، خواندم. رحمت الاهی بر ایشان باد.

#امام علی (علیه السّلام)، #امام خمینی، #انقلاب اسلامی ایران، #کتاب آینده و آینده‌سازان، #معرفی کتاب

امام سجّاد ـ علیه السّلام. ـ فرموده‌اند: «دعا بلای استوارگشته را نیز برمی‌گرداند.» (کافی‌، ج ۲، ص ۴۶۹). چگونه این اتّفاق رخ می‌دهد؟

بلاهایی هست که اگر برای دفع (= نازل‌نشدن) آن‌ها دعا نشود، حتماً و صددرصد نازل می‌شوند و دعا مانع نزول آن‌ها است.

     همچنین بلاهایی هست که نازل شده و اگر برای رفع (= برطرف‌شدن) آن‌ها دعا نشود، حتماً و صددرصد ادامه پیدا می‌کنند و دعا مانع ادامه‌یافتن آن‌ها است.

آیا دربارۀ نظم‌داشتن در کارها،‌ روایتی وجود دارد؟

بنده روایتی «کلّی» با تعبیر «نظم‌ در همۀ کارها» ندیده‌ و نیافته‌ام؛ مگر بخشی از نامۀ شریف حضرت امیرالمؤمنین ـ سلام الله تعالی علیه. ـ خطاب به حضرت امام حسن و حضرت امام حسین ـ سلام الله تعالی علیهما. ـ را که بِنا بر یک «نظر»، توصیه به این مسأله است: «اوصیکُما و جَمیعَ وَلَدی و اَهلی و مَن بَلَغَهُ کِتابی بِتَقوَی اللهِ و نَظمِ اَمرِکُم و صَلاحِ ذاتِ بَینِکُم؛ شما (دو تا) و همۀ فرزندانم و خانواده‌ام و کسانی را که نوشته‌ام به آنان رسید (= می‌رسد)، به تقوای از خدا و نظم امرتان و آشتی‌دادنِ میان خودتان سفارش می‌کنم.» (نهج‌البلاغه، نامۀ 47 و روضة الواعظین و بصیرة المتّعظین، ج 1، ص 136).

جملۀ «هَیهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» یعنى چه؟

دور است از ما خوارى یا دور باد از ما خواری!

لطفاً چند حدیث بسیارجالب دربارۀ نماز جماعت بیان کنید.

حضرت رسول اکرم ـ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلّم. ـ فرمودند: «مَن صَلَّى الخَمس فى جَماعَةٍ فَظُنّوا بِهِ خَیرًا؛ کسى که پنج نماز [واجب شبانه‌روز] را با جماعت بخواند، به او گُمان نیک ببرید.»

     حضرت امام جعفر صادق ـ سلام الله تعالی علیه. ـ نقل کرده‌اند که حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ فرموده‌اند: «لا صَلاةَ لِمَن لَم‌یُصَلِّ فِى المَسجِدِ مَعَ المُسلِمینَ؛ اِلّا مِن عِلَّةٍ؛ نماز ندارد کسى که در مسجد با مسلمانان نماز نگزارد‎؛ مگر از روی عذر (شرعی).»

     خود حضرت امام جعفر صادق ـ سلام الله تعالی علیه. ـ فرمودند: «اَلصَّلاةُ فى جَماعَةٍ تَفضُلُ عَلىٰ کُلِّ صَلاةِ الفَردِ بِاَربَعَةٍ و عِشرینَ دَرَجَةً؛ تَکونُ خَمسَةً و عِشرینَ صَلاةً؛ نمازى که با جماعت خوانده شود، ۲۴ برابر، برتر از نمازى است که به‌تنهایى خوانده شود؛ پس‏، یک نماز با جماعت، ۲۵ نماز است.»

     حضرت لقمان ـ علیه‏ السّلام. ـ به فرزندش فرمود: «صَلِّ فِى الجَماعَةِ؛ و لَو عَلىٰ رَأسِ زُجٍّ؛ نماز را با جماعت بخوان؛ اگرچه بالای نیزه (باشی)!»

نوشته‌های مشابه:

دکمه بازگشت به بالا