زیارت برفی!

زیارت برفی!

حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی

یک‌شنبه، ۲۵ / ۹ / ۱۴۰۳، از پنجرۀ محلّ اسکانمان در مشهد مقدّس، دیدم که برف می‌بارد.

پس از نماز صبح، در حالی که فرزندانم در خواب بودند، با همسرم پیاده به سمت حرم مطهّر راه افتادم.

حدود ۱۰ سانتی‌متر یا بیش‌تر، برف، روی زمین نشسته و رنگ زیبای برف‌ها و صدای خوش آن‌ها در زیر قدم‌ها، در دل خلوت و بارش نعمت، برایم دلچسب و لَذّت‌بخش بود.

به همسرم گفتم: در حدیث آمده که هر قطرۀ باران، فرشته‌ای دارد که باید آن را به جایی که باید، برَساند. شاید هر قطرۀ برف هم فرشته‌ای داشته باشد؛ پس چه‌بسا دیشب و امروز فرشته‌های زیادی به این شهر نازل شده و می‌شوند.

انگار برف‌های حرم مطه‍ّر، حرم سالار و دلدارمان، تماشایی‌تر و چشم‌نوازتر بودند.

حضرت امام رضا ـ صلوات اللّه تعالی علیه. ـ فرموده‌اند: «هیچ مؤمنی نیست که مرا زیارت کند و به چهره‌اش قطره‌ای از آسمان نازل شود، مگر این که خداوند والا بدنش را بر آتش (دوزخ) حرام می‌کند.» (۱) و اگر دانۀ برف، قطره حساب شود، امیدوارم که این حدیث شریف، شامل حال ما هم شود.

شام آن روز هم که در حرم مطهّر بودیم، در میان برف‌ها از چای گرم و شیرین چای‌خانۀ حضرتی که در حیات آن‌جا بود، خوردیم.

جایتان خالی بود. امیدوارم که چنین زیارتی روزیِ شما شود.

  1. «و ما مِن مُؤمِنٍ یَزورُنی فَتُصیبُ وَجهَهُ قَطرَةٌ مِنَ الماءِ اِلّا حَرَّمَ اللّٰهُ ـ تَعالیٰ. ـ‌ جَسَدَهُ عَلَی النّارِ.» (عیون اخبار الرّضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۲۲۹، ش ۱ و بحارالأنوار، ج ۱۰۲، ص ۳۶، ش ۲۳؛ برگرفته از: موسوعة زیارات المعصومین علیهم السّلام، ج ۴، ص ۱۰۶، ش ۱۳۶۰).

#باران، #برف، #زیارت، #زیارت_امام_رضا (علیه السّلام)، #فرشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نوشته‌های مشابه:

دکمه بازگشت به بالا