محمد محمودآبادی
-
موضوعات دیگر
کودکانی که هیچ گاه زندگی نکردند!
پولها را شمرد تا این که بغضهایش رسید تا گریه گفت: «آقا! حراج» با غصّه، گفت: «خانم! حراج» با گریه…
بیشتر بخوانید »
پولها را شمرد تا این که بغضهایش رسید تا گریه گفت: «آقا! حراج» با غصّه، گفت: «خانم! حراج» با گریه…
بیشتر بخوانید »