دختر حافظ شیرازی
نقل شده است که جماعتی به درِ خانهی حافظ شیرازی رفتند و میخواستند او را ببینند. دختر خردسالش گفت: «پدرم از دنیا رفته. امرتان چیست؟» گفتند: «حافظ در شعر
کشتینشستگانیم، ای باد شُرطه! برخیز / باشد که باز بینیم دیدار آشنا را
کشتینشستگان فرموده یا کشتیشکستگان؟»
دخترک پاسخ داد:
«بعضی نشسته خوانند، بعضی شکسته دانند / چون نیست خواجهحافظ، معذور دار ما را!»
نکته: برخی گفتهاند که جماعتی این پرسش را در کاغذی به خواجه نصیرالدّین توسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ نوشتند و او این بیت را در پاسخ آنها نگاشت؛ ولی نویسندهی کتاب «قَصصالعلماء» در صفحهی 375 این کتاب نوشته است: این شعر از خواجه [نصیرالدین توسی] نیست؛ زیراکه حافظ متأخّرتر از خواجه بود؛ چه [= چراکه] وفات خواجه در سَنهی [= سال] ششصد و هفتاد و دو واقع شد و وفات حافظ شیرازیِ شاعر، در سال هفتصد و نود و دو بوده؛ چنانکه قاضی نورالله [شوشتری] در کتاب «مجالس» ذکر نَموده.